دستانم را گرفته بود و در همان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های عاشقانه
- دستانم را گرفته بود و در همان...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
دستانم را گرفته بود و در همان خیابان همیشگی با گرمای وجودش نمیزاشت سرما به من بنشیند،ازماه شب هایم درخشان تر بود.
آبشار حنایی روی کمرش با صدای لبخندش میرقصید،وقتی با اقیانوس ابیَش به من نگاه میکرد،طوفان دلم ارام میگرفت و دریای دلم موج میزد.
او برگشته بود،میخندیدیم و خوشحال بودیم،آلارم گوشی مرا بیدار کرد.
دست خطِ من
ZibaMatn.IR