شب فراموش نشدنی، هنوز یادمان هست
آن شبی که چشمانت را برایم باز گشود
در آن شب بود که گفتی به تو خواهم ماند
هرگز دلم از تو به دور نخواهد رفت
آغاز خاطره ای شیرین، شب آرامشی بود
طعم عشق تو بر زبان من بازهم بود
تازه دل خسته ی من همواره شاد شود
شب وعده فراموش نشدنی با من بود
الان تنها از آن شبی که در کنارم بودی
تو را به یاد می آورم، دلم برایت می تپد
با شعری شب فراموش نشدنی ای، دل من را شاد کردی
ZibaMatn.IR