من خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه کمک نمیخوای ؟ هیچکس نبود؛ خودم درستش کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه می خوای حرف بزنیم؟ هیچکس نبود؛ گریه شد حرفام. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه بریم یه چرخی بزنیم؟ هیچکس نبود؛ با خودم چرخیدم.
خیلی جاها نیاز داشتم یکی واقعی بگه دوستت دارم هیچکس نبود؛ بی ذوق سَر کردم.
سگ دو زدم! خیلی نیاز داشتم یکی بگه فداسرت شده دیگه! هیچکس نبود، خودخوری کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی دلسوزانه راه نشونم بده؛ هیچکس نبود؛ اشتباه کردم و زمین خوردم. ببین من خیلی جاها به خیلی چیزا نیاز داشتم و نبود. فقط حرف بود وقضاوت وتهمت من که واگذارکردم به خداوبس هروقت جای من بودید چیزایی که من کشیدمو کشیدین اونوقت حق دارید این کارارو بکنید هیچ کدوم ازشماها نمیدونید چی به سرم گذاشت هرادم دیگه ای بودصدباره تا الان مرده بود
نویسنده:مائده حق ویردی
ZibaMatn.IR