این پرندهٔ بی قرار
با نُت زنگ زده در گلو
دنبالهٔ آوازش را چگونه بخواند!...
اما که غمی نیست...!
تو که از جنس ستیزی ، گر بباری هم خموشی
چه کند چشم غزالی که دهد نعره به بادی
مگو از بهرِ چه باشد مگو ور بند چه هستی!
که کند ساحلِ صورت فَرَبِ رخ ستیزی...
ZibaMatn.IR