دوباره خانه حیدر شده است بیت النور
ز یمن تو متجلی شد ست وادی طور
تو آمدی و در آن شب سرور بر پا شد
همای صبح سعادت نصیب دنیا شد
در آسمان ولایت هلال کرد طلوع
ستاره ای که ندارد زوال کرد طلوع
امامه گل پسر نازنینی آورده
چه مهربان پسر مه جبینی آورده
برادری که برای حسین همراه است
برادری که شبیه حسن چنان ماه است
گرفت بحر محبت چو دُر در آغوشت
و خواند آیه ی حق را دوبار در گوشت
چقدر ماه ضیافت به یمن تو زیباست
چقدر چهره ماهت شبیه دریاهاست
تو امدی و کویر دلم بهاران شد
و دشت های شقایق مسیر باران شد
تو در کویر شبیه بلور بارانی
تو برکت همه ی چشمه های آرانی
ز عطر هرنفست گل به باغ روییده
گل محمدی از تو گلاب نوشیده
به پیشواز هلالت قیام باید کرد
به آفتاب نگاهت سلام باید کرد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
به ساحت نورانی آقا هلال ابن علی
ZibaMatn.IR