شده تر لعل و لبم از قدوقامت تو
شد فنا روح و تنم از خم زلف تو
امیرمحمد عباسی...
سینه ام مملو از خاطرات تو گشته
بنشین و ببین چه آتشی درمن افکنده
امیرمحمد عباسی...
آسمان از خم ابروی تو خمود گشته
چشم ماه از برق لبان تو مسحور گشته
امیر محمد عباسی...