شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
باران اگر باران استباید به موقع ببارد.باید به وقت بغض در شهریورباید به وقت گریه در مُرداد ببارد.به چه کارم می آید بارانهنگام که در ترمینال منتظرمهنگام که مسیر خانه را گم کرده امبه چه کارم می آید بارانهنگام که دلم آفتاب می خواهد؟به چه کارم می آیدوقتی تنها یک کبریت در جیبم باقی ست؟بارانباید هروقت که من بگویم بباردباید از من بپرسددلتنگی ات کی شروع می شود تا ببارم؟خاطراتت کی به سراغت می آیند؟سینه ات چه وقت سنگین می...
گفتم : آدم وقتی عاشق کسی میشهلابد بودنِ با اون کس، کسی رو توو گذشته یادش میاره،جای خالیشو براش پُر میکنه.گفت : نه برادر، عشق حقیقی زمانی اتفاق میفتهکه بودن با کسیبودن با تمام آدمای دیگه رو از یادت ببره!...
پیدایم خواهی کردهر جور که شده،پیدایم خواهی کردبی آنکه از کسی نشانی ام را بپرسیبی آنکه شماره ام را داشته باشدمی آیی و پیدایم خواهی کرد.جای دوری نخواهم رفتپیدایم خواهی کردحتی اگر اتاق کوچکی در یکی از شهرهای مرزی کرایه کرده باشم،.می آیی و پشت پنجرهصدایم خواهی زدپیدایم خواهی کردحتی اگر یقه ی پالتویم را بالا بزنمحتی اگر لبه ی کلاهم را روی صورتم بکشمهنگام که از خیابانی در ورشو رد می شوم.پیدایم خواهی کردپشت یکی از س...
گفت : آدما دو جور گریه دارن؛وقتی که خیلی غمگینن و وقتی که خیلی خیلی غمگینن.گفتم : خب مگه اینا فرقی هم دارن؟گفت : آره؛ دومی دیگه اشک نداره......