متن عشق حقیقی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق حقیقی
بسمه تعالی
﮼ غرض از مزاحمت، تنها یک دل است؛ دلی که در هیاهوی روزمره، فقط به یاد تو میتپد.
جان دلم ،
نمیدانم این کلماترا چگونه بنویسم که حق دلتنگی را ادا کنند. هرچه هست، این واژهها از دل بر میآیند ؛ از دلی که مدام تو را صدا...
من صدات میکنم هوژینم !
هوژین میدونی این کلمه یعنی چی؟
یه کلمه کوردیه که یعنی " زندگیبخش"، یعنی تو برای من همون معنی رو داری. از وقتی که تو هستی، همه چیز برام رنگ و بوی دیگهای پیدا کرده. صدات که میشنوم، انگار یه جورایی زندگی توی رگهام جریان...
میگن به تو فکر نکنم، ازت دور بشم،
دست بکشم و بیخیالت بشم.
اما اصلاً نمیدونن که جونم به تو وصله،
تو برای من همهچیزی، خانواده منی ، دارایی منی.
نمیدونن که خندههات چقدر قشنگه،
چشمهات ندیدن وقتی بهم نگاه میکنی
اون برق توی نگاهت رو ندیدن
این مردم هیچچیزی...
آرزوهایم را هرس کرده ام.
جز بودن با تو دگر آرزویی ندارم.
اگر عشق نبود تو را نمی شناختم و اگر تو نبودی عشق را نمی شناختم.
عهد بستم که غیر از تو،
ز هر عالم و ادم بکنم دل.
عشق اگر از چشم تو آغاز گردد.
به رسوا شدنش می ارزد.
پرندهی قلبم؛
نامت رازِ من است و عشقت راز قلبم ..
دوستت دارم
بیشتر از وسعتِ دیدِ چشمانت
نزدیکتر از نفسهایت
زلال تر از آب باران
من ساحلم تو موج
من روز تو خورشید
من شب تو ماه
من ماهی تو دریا
عشق یعنی نام تو
که قلبم با آوردنش...
من از اون آدمام که
اگه کسیو بخوام
تهش همونو میخوام
نه حوصلهی بازی دارم
نه توان شروع دوباره
من یا میمونم
یا برای همیشه میرم
عشقم
هیچ ثروتی
بالاتر از وجودت
برایم نیست
باید،
با خامهای؛
از جنس محبّت،
بنویسم:
از دلم؛
از روحم؛
از جانم؛
که درگیر عشقی،
بی پایان است...
➷➷➷➷➷ غرورم را ب زانو نشاندم ،تا غرورت بـہ اوج برسـב..
عشق این است..
غرورم را به زانو نشاندم ،تا غرورت ب اوج برسد
امان از بت پرستان همیشه غرق در غفلت.
نمیدانند که آن کعبه،
که سجده میکنند گاهی.
تمامش سنگ و از چوب است.
و غیر از او (خدا)
نباید سجده کرد بر سنگ و چوبی.
تو را میپرستمت نه چون مصریان سنگ را
میپرستمت نه چون یکتا پرستان خدای
معبود ویگانه را ..
میپرستمت تا اولین وآخرین پیامبری باشم ک اعجازش بوسه بر گونه های خداوندگار خود می باشد ..
میپرستمت خدای کوچکِ قلب عاشقم
میپرستمت بعشق..
عشق جریانیست مداوم،
در میان چشم تو تا قلب من.
عشق پاکترین نابترین حالت مستی جهان است...
چشمم به راهِ تو، دلم پُر اضطراب است
این فاصله یادآور رنج و عذاب است
لحظه به لحظه میشمارم روزها را
در کشور روحم پس از تو انقلاب است
جانم تویی ای گل ولی از،دست دوری
یک چشم من خون است یک چشمم گلاب است
دور تو میگردم بخواهی یا...
همسر یعنی رفیق