شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
دوزخ شَرَری ز رنجِ بیهودهٔ ماست...
وابستهٔ یک دمیم و آن هم هیچ است!...
این کهنه جهان به کس نماند باقی...
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت...
ناآمدگان اگر بدانند که مااز دهر چه می کشیم نایند دگر...
گویند اگر مِی بخوری عرش بلرزدعرشی که به یک جام بلرزدبه چه ارزد...؟...
گیرم که حرام است لبی تر کنم از تو پیش نظرتتشنه بمیرم چه؟حلال است ؟...