سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
در حصار چشم ها اینجا به دام افتاده اممرغ دست آموز وار ناکام و رام افتاده امگذر از تو ممکن است خوب میدانممثل شیری بند آهو رام و خام افتاده امحسرت آزادی شیر جنگل می خورماو سلطانی میکند حسرت به کام افتاده اممی بینم این عشق در مسیر نابودیستدر پی عشق انتحاری در انهدام افتاده املعنتی خسته ام از حال بدم زخم نزنبی تو محکوم به ابد در خود به دام افتاده ام...