پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
جنگ تمام شدهوهنوز نقشه عملیات می کِشددست جامانده فرمانده ایدرخاک دشمن...
باید کودتا کنیمتوپادشاه را بکُشبوسیدن ملکهبا من...
هوای دلم را داشته باشوقتیزیربارانقدم می زنیوخیابان های زیادی درازدحام زیباییتزیر دست و پا له می شوند !...
یک پنجره لبریز از انتظارچند دیوار بغض گرفتهگلدانی فراموش شدهدر کنج اتاقشعری ناتماموشاعری مچاله در تنهایی خویشتمام دار و ندار خانه استبی حضورتو !...
باراندلتنگی هایِ ابری بودکه گم شدوهرگزراه خانه راپیدا نکرد...