سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
یه بارم یکی از فامیلا منو واسه پسرش خواستگاری کرد.. جواب نه که دادیم مامانم واسه اینکه ناراحت نشن برگشت گفت : حالا دختر مام همچی پخی نیست...
مورد داشتیم تو مراسم خواستگاری داداش عروس از حموم اومده بیرون به باباش گفته بابا شیر حموم آب میده... دوماد برگشته گفته... عه هنوز درستش نکردین؟...
رفتم خواستگاریبابای دختره گف واسه کدوم اومدیدبزرگه رو بدم وسطی رو بدم یا کوچیکه رو بدمگفتم همشو بدید زنگ زدن پلیس خدا بگم چیکارت کنه عالیس...