پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
(شهاب )آسمانی خطاب ش می کنند گرچه آدم ها سنگ صدایش می کنند سنگ که جایش زمین است ؛آسمانی چرا صدایش می کنند...
نوشتن آدم را سبک میکند.. داستان آدم را به سمت و سوی تخیلات میکشاند! شعر احساس را بیدار میکند... اما همه این ها بستگی به موضوع دارد! موضوع این نوشته میلاد است؛ تولد است! تولد وفا! تولد من! هرسال با شیوه های گوناگون تولد را تبریک میگویند و این تو هستی ک درک میکنی این تبریک از سر اجبار بوده یا از روی احساس!از عده ای انتظار نداری و تبریکشان چنان ت را شگفت زده میکند ک هیچ گاه فکرش را هم نمیکردی...و از کسانی انتظار داری و تبریکشان...
اقیانوسم، نامم هرچه که باشد فرقی ندارد،هرچه در من بیاندازی باز همانماما نگاهت را که از من بر میداری دنیا به پایان می رسد!مثال لحظه ای می مانم که شهاب سنگ به آن برخورد کرده باشد...من آرامم تا آن لحظه که تو را در خود ببینم!پس نگاهم کن تا جهان در آرامش فرو رود!!!...