پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پنجره فولاد تو دارالشفای داور استهر رواقت در نظر گویی بهشت دیگر استگنبدت سهم کبوترهاست میدانم ولی دانه ی گندم شدن در زیر پایت بهتر استاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بودمعلوم بود امروز روز آخرش بودمعلوم بود آقای ما را زهر دادندوقتی که می آمد عبایش بر سرش بودشهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد...
از این مصیبت هر دلی پر شرر شدکه ثامن الائمه پاره جگر شدفاطمه گریان این غم عظمیواویلا واویلا آه و واویلاشهادت امام هشتم تسلیت باد...
آمد از راه و کشیده است عبا را به سرشوای از سینۀ سوزان و دل شعله ورشهمچو شمعی که بسوزد ز شرر آب شودآب کرد آتش آن زهر ز پا تا به سرششهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد...