متن شمس ساقی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شمس ساقی
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّکَ الْفـَــرَج)
« بهــــار »
اندک اندک، آمده از ره ، بهار
تا کند دشت و دمن را گلعذار
میزند شانه به گیسوی چمن
با نشاط و خرّمی، دست بهار
ابر رحمت میچکد بر بام شهر
میشود جاری دوباره جویبار
غنچهها گل میکند بار دگر
میشود خرّم بساط...
(شب قدر)
شب قدر است و من قدری ندارم
چه سازم؟ توشهی قبری ندارم
شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل ، دعایی کن برایم
اگر امشب به محبوبت رسیدی
خدا را در میان اشک ، دیدی
کمی هم نزد او یادی ز ما کن
کمی هم جای...
(اَللّٰهـْـمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّـکَ الْفـَــرَج)
عیـــد آمد و ما بــدون تو غـــم داریم
در سـیـنهی انتظــــار ، مـــاتـــم داریم
گـل کـرده اگرچـه دشـت و بسـتان اما
ای رونــق بـوسـتان، تـو را کـــم داریم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
سال نو مبارک باد.
سال ماضی با تمام معضلاتش رخت بست
گرچه پشت خلق، زیر بار مِحنتها شکست
ای خدا در سال نو ، تغییر دِهْ ، احوال خلق
تـا مبـادا آبــروداری ، دهـــد عـــزت ز دست .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
«اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖیِکَ الْفَرَج»
با چشم اشکبــار و دلـی غــرق سـوز و آه
آغــاز سال نــو، شده با «قـــدر» همپگـاه
در ابتدای سال «پدر» چون رَوَد به عرش
تــا انتهـــای ســال، میآیــد «پسر» ز راه؟
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یٰا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبیٰ»
(یا کریم اهلبیت)
گُلی، از گلشن طاها ، شکوفا شد چه زیبا شد
گلستان جهان زین گل مصفّا شد چه زیبا شد
دو نیمه چونکه شد ماهِ خدا، در آسمان عشق
مَهی تابنده تر، از ماه، پیدا شد چه زیبا شد
امامِ مجتبی...
«اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖیِکَ الْفَرَج»
(لایق دیدار)
کاش، این جمعه مرا لایق دیدار کنی
دیده در دیدهی این عبد گنهکار کنی
ای طبیب دل من، کاش بیایی و دمی
نظری بر دل این خستهی بیمار کنی
بکشی دست نوازش به سرم تا که مرا
از گرانخوابِ پُر از دلهره، بیدار کنی...
«اُمّالمؤمنین حضرت خدیجةالکبری»
(عزای خدیجه)
مانده فلک محو در عطای خدیجه
حاتم طی، مات در سخای خدیجه
همسر پیغمبر است و مفخر نسوان
به به ازین قدر و اعتلای خدیجه
حضرت زهرا که هست مظهر عصمت
هست ز دامان با حیای خدیجه
در کرم و صدق و باوفایی و همت...
(سجدهی اخلاص)
دل اگر پاک نشد سوی تو راهش ندهند
برگهی عفو به دستش ز گناهش ندهند
آن کسی که شده آلوده بهدریای گناه
نم اشکی به تبرّک، به نگاهش ندهند
سرِ شب تا به سحر گر که بگوید: «الغوث»
چون دلش پاک نگردیده، پناهش ندهند
تا که بر دوش...
«شَهْرٌ رَمَضانَ الّذی اُنزِلَ فیهِ الْقُرآنُ»
(ماه خدا)
مژده یاران که ز رَه، ماه خدا آمده است
ماهِ دلدادگی و مهر و وفا آمده است
ماهِ صیقل زدن روح و دل زنگاری
ماهِ تسبیح و مناجات و مه بیداری
ماهِ تنزیل کتاب احدیت، قرآن
ماهِ جاری شدن رحمت و ماهِ...
(ماه رحمت)
رمضان ماه عبـادت بوَد و صوم و صلات
مــاه پـاکیـــزگـی نفـس و نـــزول بــرکـات
مـاه دلدادگی و رحمت و احسان و زکات
مـاه غفـــــران الهــــی و قبـــول حســنات
(حلول مـاه رمضــان مبـارک باد)
بَـه بَـه ز شمـیــم مُشکبـــوی رمضــان
نشـناس سر از قـدم بهسوی رمضــان
دریــاب فضــایلـی که دارد ایـن مـــاه
تـــا غـــم نخــوری در آرزوی رمضــان
ألسّلامُ عَلَیکَ یا بقیةاللهِ فی أرضه)
گفتم نگاهی میشود، شاها به این سائل کنی؟
گفتا که باید سالها ، در راهِ ما منزل کنی
گفتم که منزل کردهام، عمری به راهت ای صنم!
گفتا که باید بیش ازین، ما را به خود مایل کنی
گفتم که ماهِ من تویی، در...
(او خواهد آمد)
او خواهد آمد تا دهد گـرما به دلها
او خواهد آمد تا دهد پایان به سرما
او خواهد آمد تا جهان سامان بگیرد
او خواهد آمد تا دهد بر عشق، معنـا
(یا اباصالح المهدی ادرکنی)
سمندِ عاطفه زین کن بهار میآید
بهارِ عشق ، درین شورهزار میآید
بدان امید ، که آید امید منتظران
نشستهام به تماشا که یار میآید
سید محمدرضا شمس (ساقی)
(ضرب المثل)
مُعلّـــق، گر زنی در نــزد غــــازی
کنی با آبـــروی خویش، بــــازی
چو مشتت میشود در نزد او باز
نــدارد بر تو هــرگــز، سرفــرازی
سید محمدرضا شمس (ساقی)
بعثث خاتمالانبیا، حضرت محمد مصطفیٰ (ص) مبارک باد.
«مبعث الرسول»
در زمانی که بشر با چشم بینا کور بود
روزهای آفتابی، چون شبی دیجور بود
سرنوشت دختران محکوم خاک گور بود
هر کسی بر کشتن نوزاد خود مجبور بود
آفتابی سر زد از مشرق چو اسلام مبین
کرد روشن از...
(مجلس رندان)
درآن محفل که بوی خدعه و تزویر میآید
یقیناً مَعرفت، در آن مکان، کم گیر میآید
نمیدانم چرا هرجا که حرفی از وفا باشد
به چشمم چهرههایی مملو از تزویر میآید
مکش بالا خودت را با تزاویر و ریاکاری
که فوّاره پس از بالانشینی، زیر میآید
مباش اهل...
(السّلامُ عَلیکِ یا اُمّ المَصائِبِ یا زَینَب)
(اگر زینب نبود)
کربلا در خود رها می شد اگر زینب نبود
ظهر عاشورا فنا می شد اگر زینب نبود
پرچم اسلام می افتاد بر روی زمین
پرچم ظالم بپا می شد اگر زینب نبود
محو می شد ماجرای عاشقان کربلا
عشق بی...
(السّلامُ عَلیکِ یا اُمّ المَصائِبِ یا زَینَب)
( کوه صبر)
سینه مالامالِ درد و غم برای زینب است
مرغ جانم نوحه پرداز عزای زینب است
کیست زینب؟ قافله سالار مِحنت دیدگان
این که گویم شمّه ای از ماجرای زینب است
کوه صبر و استقامت بود و هرگز خم نشد
کوه...
(مقصد خلقت)
خدا ز خلق جهان، جز تو انتظار نداشت
جهان، بدون وجود تو اعتبار نداشت
تو کیستی که خدا گفت جمله ی «لولاک»
تو کیستی که خدا جز تو انتظار نداشت ؟
ز خلق ارض و سما نیست مقصدی جز تو
بدون خلقت تو ، آسمان قرار نداشت
هوا...