شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
مرد دل ما،کسی جان کندنش راندیدخون شد چشم ماکسی اشک هایش راندیدپاره شد حنجره ماکسی فریادهایمان رانشنیدتاریک شد روزهایمانکسی حالمان راندیدپژمرده شد گل امید در دل ماو نه خودو نه کسی آبی به لب تشنه نرساند...نوشته:نگین رازقی...