سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
انسان در لحظه ای آزاد می شود که خودش بخواهد....
تو آزاد هستی، و بخاطر همین است که گم شده ای....
من آزاد هستم که همان چیزی باشم که می خواهم....
پرندگانم را آزاد کردمزیرا فهمیدمنداشتنتنها راه از دست ندادن است!...
مثه پرنده ایَم که آزاده اما نمیدونه کجا بره...
آزاد نخواهی شدتقلا نکنماهی درون تنگدریا فقطزندان بزرگتری است...
سیب بهانه بود*حوا*می خواست آزاد باشد......
تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیستدیدی که گشودی در و من پر نگشودم...
زندگی در بردگی شرمندگی استمعنی آزاد بودن زندگی است...