سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
بادبا هزاران نغمه ی معطرآمده است ... روسری ات رابرداشته ای مگر ؟؟!!...
تو نیستی...بیچاره ، آدم برفی ها!!یخ می زننداز سرما...!...
شاید یک روز...به ندیدنت...به نشنیدن صدایتو به جای خالیت عادت کنماما فراموش کردنتهنری ست که اصلا ندارم...