جانا دگر از حسرت دیدار چه گویم دل سوخت در اندیشه ی "چشمت"تو کجایی...
آنقدر عزیزی که به هنگام جدایی هر ثانیه در حسرت دیدار ، بگریم !
حسرت دیدار دارد دلم! با سنگ انتقام نشکن این آینه را...
در حسرت دیدار تو آواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست