پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چه کنم چرخ فلک کرده مرا از تو جدابه کدام شاخه نشینم که دهد بوی تورا...
مثل یک حادثه نه، رفتنت زلزله بود من نمردم اما... هستی ام ویران شددنیاکیانی...
أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ(عَلَیهِ السَّلام): شَیئانِ لَو بَکَتِ الدِّماءَ عَلَیهِما عَینانِ حَتّى تُؤذِنا بِذَهابِلَم تَبلُغَا المِعشارَ مِن حَقَّیهِما فَقدُ الشَّبابِ و فُرقَةُ الأَحبابِدو چیز است که اگر چشمان آدم اشک بریزد و خون ببارد تا سفید شود یک دهم آن ادا نخواهد شدیکی از دست دادن جوانی و دیگری فراق و جدایی از محبوب 🖤کتاب عاشقانه های علی و زهرا تألیف مرحومة دکتر سادات رضوى به سند از أنوار العقول من اشعار وصى رسول (دیوان...
منم محتاج آغوشت توخواب وتوی بیداریواکن آغوش و ثابت کن هوامو دائماً داریبه گرمای تنت بسپر من محتاج گرما رابه صد گلبوسه رنگین کن تنی رنجور و تنهارابیا بازم بمون پیشم تو مجنون شو منم لیلی بیا ثابت کنم این رو که میخوادت دلم خیلیتومیدونی دلم تنهاست توتنهایی دلم تنگه همش میگیره از دنیا سراغ اون که یکرنگهدلم تنها و غمگینه بیا یک شب به دیدارمبگوکه عاشقم هستی بگو که دوستت دارمنگو از پیش من میری ن...
دست خودم نیستکه دست های مندورِ درخت ها حلقه می زنند.دست خودم نیستکه دست های سرد منبلای جانِ فنجان های داغدیده اند.دست خودم نیستکه دست های کوتاه منبلند بلندخوابِ شانه ات می بینندپاییز رسیده است گُلمو دست هایمزیرِ بارانِ برگ هاتنها...همه چیز دست تو بودهمه چیز دست تو استدست بردار گُلم...«آرمان پرناک»...
او رفتحتی نامش هم به یادگار نماندجز این بیت:بر پیشخوان قهوه خانه،دست نوشته ای:«مرگ حق استای کاش جدایی نبود.»...
💕💕💕💕آمدی وقتی که دیگر بی نهایت دیر شدآن جوانی که رهایش کرده بودی، پیر شدآفتاب انتظارت آن قَدر تابید کهپهنه دریای عشقم عاقبت تبخیر شدمن همانم که پُر از شور رسیدن بود؟ نهاز تمام زندگی چشم و دل من سیر شدشور و شوقِ زندگی بعد از تو افتاد از سرمروزهای جمعه نه، هر روز من دل گیر شدبد شدی با من، منم با کل دنیا بد شدمبد شدن بعد از تو راحت، مسری و واگیر شدگریه می کردم نشد جوری که باید خوب دیدچهره ای تار و پریشان آخرین تصو...
بیا که شرح دلم را تو پر ثمر باشی عبور ثانیه ها را تو رهگذر باشیببین تمام نشد خاطرات ما دیگر همیشه اول هر بیت در نظر باشیتمام زندگیم شب به شب به تکرار است بیا که شعرِ نمایان این اثر باشیببین نگاه تو ترکم نکرد در خوابم چگونه بال زنم تا تو هم سفر باشیجواب هرچه معماست در نگاهت بود بیا که در دل عاشق تو چون شِکر باشیاگر که فاصله ای هست در شبی بلند بیا بمان تو کنارم که تا سحر باشی...
دلم تنگ است ...برای کسی که نه میشه او را خواست نه میشه او را داشت ...فقط میشود سخت برای او دلتنگ بودو در حسرت داشتنش سوخت :)...
بر دامنِ خلیجِ جدایی نمک بریز /ای انعکاسِ ماهِ محالات، با توأم !«آرمان پرناک»...
روزی گفتیم فقط مرگ می تواند ما را از یکدیگر جدا کند، مرگ شتاب کرد و ما از یکدیگر جدا کرد...
از چ ش آی ی اف ت آدی ک ج ز ت و ک س ی و ن دی د؛...
بخشیدمت .....از طح دلمم دوست دارم ....ولی دیگه گذاشتمت کنار...❤️🩹...
منم محتاج آغوشت توخواب وتوی بیداریواکن آغوش و ثابت کن هوامو دائماً داریبه گرمای تنت بسپر من محتاج گرما رابه صد گلبوسه رنگین کن تنی رنجور و تنهارابیا بازم بمون پیشم تو مجنون شو منم لیلی بیا ثابت کنم این رو که میخوادت دلم خیلیتومیدونی دلم تنهاست توتنهایی دلا تنگه همش میگیره از دنیا سراغ اون که یکرنگهدلم تنها و غمگینه بیا یک شب به دیدارمبگوکه عاشقم هستی بگو که دوستت دارمنگو از پیش من میری ن...
روان شناس میگه ...۱۵ ماه و ۲۷ روز طول می کشه تا کسیو که با تمام وجود دوست داشتیفراموش کنی ...🖤🥲...
رابطه ای که میدانی سرانجام نداره شروع نکن سنگ زیاده ولی ...... گنجشک هم جان داره .....🥀🖤...
دختری در گوشه زندان دلم می رقصید کشتمش.... تا بفهمد دل من مرده است ...🥲🖤...
از وقتش که بگذر دیگر نمی چسپد .....نه چیزی به ....و ....نه دل به چیزی 🥲🥀...
دلخوشی هامون ساخت چین گرفتاری هامون ساخت ژاپن 🤕🥲...
پوست ادم هر ۷ سال یکبار به طور کلی عوض میشه چقدر خوشحالم روزی پوستی خواهم داشت که هرگز آنرا لمس نکردی 🖤🥲...
اونجایی که صیاد عزیزی میگه ..؟؟؟!!!کاش می دانستم بعد از مرگم آخرین سیاه پوش کیست ؟تا قبل مرگم جانم فدایت میکردم 🖤👑...
آدم دل مرده .....ترسی از مرگ ندارد ...❤️🩹🫠...
سنگین ترین جمله ای که شنیدم ...یه روانی تو راه رو بیمارستان داد زد اگه اون برگرده من خوب میشم 🖤😥...
اگر سخن میان من و تو پایان یافت و راه های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو....
صبر کنم که چی بشه.....دگر حل هم بشود ذوقی نیست ....صیاد عزیزی...
دیر شد دیگه آمدن و بودنت هیچ چیزی رو عوض نمیکنه نیا 🥀🖤💔...
اینو صد بار میگم........تا از یکی مطمئن نشدی ......باهاش خاطره نساز ......!!!...
زمانی که چشمانم، محوِ آسمانِ آبیِ چشمانت، بشود؛ قلبم به اندازه ی تمام خاطرات،بین مان، حصار جدایی می کشد. باورش سخت است اما؛ زمان زیادی گذشته است که عشقِ من، از نظر همه؛ پنهان مانده است.اکنون؛ قلبم را ببین که چگونه در انتظارِ دیدنِ همتایِ معنوی اش؛ چنین فرسوده و خمیده شده؛ آری، تمام اشتباهش آن بود که کلمه ی عشق را مقدس دانست در حالی که هیچ وقت به آن باور نداشت وحالا در آتشی که خودش به پا کرده؛ می سوزد و دم نمی زند.درست در همین لحظه، عمر ا...
دنیا قشنگه ولی به ما چی .......؟صیاد عزیزی 🦕🦒...
اونقدر دوسش داشتم که هرروز بارها به خدا میگفتم قربونت برم من چه خوبه که آوردیش تو زندگیمولی با کارایی که باهام کرد روم نمیشه ازش با خدا حرف بزنم روم نمیشه بگم همه اون دوست داشتنا الکی بود روم نمیشه بگم گول خوردم فقط بغض میکنم بی صدا اشک میریزمو زیر لب آروم میگم خدا جونم همونایی که خودت می دونی... فرشته مقتدر...
اولش خیلی ناراحت شدماولی بعدش که فکر کردم دیدم بودنت چی به زندگیم اضافه کردکه نبودنت ناراحتم کنه؟! اینوسط فقط من بودم ، همش من بودم اونی که عاشق بود من بودماونی که وجودشو گذاشت وسط من بودم می دونی اونقدر بودم که نذاشتم نبودنم حس شه مقصر من بودم که با اشتباه اولت نذاشتمت کنار فکر کردم ببخشم فرصت بدم درست میشی اما خب بهم فهموندی ذات آدما تغییر نمیکنه... فرشته مقتدر...
بابا میگم خسته نشدی تو خسته نمیشی از دوری من که دارم میمیرم من که نمیتونم تحمل کنم اگه برای اخرین بار وقتی چشمات باز بود میومدم کنارت بهت میگفتم نرو چطور میخوای ترکمون کنی بعدشم بغلت میکردم ولی چرا اینکارو نکردم چرا ترسیدم چرا نیومدم جلو چرا فقط نگات کردم باید حرف میزدم ولی انگار زبونم بند اومده بود من در کمال ناباوری تو رو از دست دادم و بعد تو خودمو . ..!+...
تو همون آدمی بودی که دستمو گرفتو منو از جهنم کشید بیرونبهشت رو نشونم داد تموم حس های قشنگ رو آرامش رو ، خوشبختی رو ولی آخرش با همون دستاتمنو پرت کردی تو جهنمی که خیلی بدتر از جهنمیه کهازش بیرونم کشیده بودی ... فرشته مقتدر...
یه روز میاد که من بی حس میشم زمان دردمو خنثی می کنه دیگه همه چی عادی میشه اونروز تو به خودت میای میبینی هیشکی مثل من دوست ندارهدلت تنگ میشه واسه حرفای قشنگ من دلت تنگ میشه واسه صدام واسه نوشته هام واسه همه خاطرات قشنگی که باهم داشتیم اونروز میای ولی من دیگه نیستم میای میبینی یه آدم دیگه ام یه کسی که دیگه حرفاش قشنگ نیست دیگه جونی براش نمونده تا برات بده یه روز میای میبینی که خیلی دیره خیلی... فرشته م...
هوای جمعه هق هق بغض شکننده ایست خیره در نگاهی دور که واژه ها را از حنجرهء خیال به نگارش ِ عمیق دلتنگی میکشاند و بر دفتر سپید اندوه شعر حزین جدایی می سراید جای خالی تو ...شعر نمیشود که سطر های انتظار سیاه را دونه به دونه پر کند جای خالی تو ذره ذره تار و پود جان مرا در بغض ِ کوری میشکند ، آئینه هرگز دروغ نخواهد گفتمن به تو خیره ام و او سرگذشت غمگین ِ اندوهم را به نمایش می گذارد ......
بیا جاهامونو عوض کنیم من دروغ بگم تو باور کنخیانت کنم تو چشاتو به روش ببندبازیت بدم تو فکر کن واقعی دوست دارمبی محلی کنم تو بیشتر سمتم بیابیا کمی جای من باش شایددرد منو احساس کنیبیا جای من باش منم جای توببین میتونی راحت به زندگیت برسی میتونی دوباره اعتماد کنی و عادی باشی میتونی بخندی یهو وسط خنده هات بغض گلوتو نگیرههمین یبار قرار بود زندگی کنیم که حقشو ازم گرفتیبیا کمی جای من باش شاید بفهمی حالِ منو... فر...
بهش گفتم مهم نیست تهش چی میشه مهم اینه الان حالمون باهم خوبه اونقدر همه چی خوب بود که به بعدش فکر نمی کردم خیال میکردم حتی اگه نباشه بازم روزایی که باهم داشتیممیشن بهترین روزای زندگیم که تا آخر عمرم فکر کردن بهشون لبخند رو لبام میاره.ولی تهش واقعا مهم بود تهش خیلی مهم بودتهش الان شده یه بغض ته گلوم تهش الان شده قلبم به مغزم التماس می کنه خاطره هاشو یادآوری نکنه می دونی تهش خیلی مهمه اینکه چجوری تمومش کنید مهمه اینکه چی از ...
من تا جایی که تونستم باهات خوب بودم تا جایی که تونستم دوست داشتماونقدر بهت خوبی کردم که اگه یه روز بد شدیمقصر من نباشم که اگه یه روز خواستی بری دلیلی نداشته باشیمن هیچ بدی در حقت نکردم فقط زیادی عاشقت بودم و این زیادی دوست داشتنه تورو اونقدر از عشقم مطمئن کرد که راحت تونستی چشماتو رو همه چی ببندی... فرشته مقتدر...
وقتی ازش خداحافظی کردم خندیدراستش رو بخوای دلم براش سوختچون میدونستم پیش خودش فکر می کنهاینبار هم مثل دفعه های قبل یا خودم سمتش میرمیا اگه بیاد قبولش می کنم و دوباره همه چی مثل سابق میشهفکر می کرد چون عاشقش هستم هیچوقت نمیتونم ازش بگذرمدلم براش سوخت چون نمیدونه برای همیشه تو قلبم دفنش کردمآدم هرچقدر عاشق باشه تا یه جایی صبورهبعدش دیگه بارو بندیلش رو جمع می کنه و واسه همیشه می ذاره میره... فرشته مقتدر...
چشم در چشم تو دوختن، مارو بَسچشمِ دل روشن زِ رویت، مارو بَسگرچه دورست دستِ تو از دستِ مناین چنین دوری زِ دستت، مارو بَس...
بمیرد آنکه جدایی را بنا کرد.......
صاحب قلب من شدی شکستیش باوربکن که این حق دلم نیس...
دِﻳﺖِ آﺧﺮ ﻓﺮودﮔﺎه اﻣﺎمﻣﻴﺸﺪن ﺧﻴﺮه ﺑﻪ ﭘﺎﻫﺎی ﺗﻮ ﻧﮕﺎم!ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎی ﺧﻴﺲ ﻣﻴﺰدی ﺑﺎز ﺻﺪامﻳﻪ ﻣﻮزﻳﮏ ﺗﻮی ﮔﻮﺷﻢ!ﭘﻠﻰ ﻣﻴﺸﺪ ﻣﺪام ﭼﺸﺎﻣﻮ ﺑﺴﺘﻢﺗﺎ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﭘﺮواز ﺗﻮ ﻣﻴﺮی و رو ﻣﻦﻣﻴﺨﻮره اﺳﻢ ﺳﺮﺑﺎز اﺻﺮارم اﻳﻨﻪﺑﺒﻴﻨﻤﺖ ﻋﺰﻳﺰم ﺑﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﺗﺎرﻳﺦ اﻋﺰاﻣﻢ ﻓﺮداس!_برشی از ترانه...
دل شوره ای عظیم در بَرم خفته نمیدانم چرا ؟! انگار دلم هم بانگ جدایی را خبر می دهد....
شاکیم ازاین جدایی نمیدونی چه میکشم حس میکنم آرزومی ولی من بت نمیرسم...
می بَرم هر روز از اندوه، دستی بر قلمتا نمیرد شوقِ فردایم ، بیا دستم بگیربهزاد غدیری ، شاعر کاشانی...
توی جاده تک و تنها یه مسافر توی شب ها!کوله بار غم رو دوشش صد هزار قصه تو گوششنمیدونم که کجا بود نمیدونم که کجا رفت!رو تنش گرد مصیبت توی مرداب حقیقتطعم تلخ یه جدایی اونو با غم داده عادت!نمیدونم که کجا بود نمیدونم که کجا رفت…فقط اینجا رو نمی خواست بی صدای بی صدا رفت…_برشی از ترانه...
میرود کز ما جدا گردد، ولیجان و دل با اوست، هرجا میرود...
«برای آخرین بار، دستش را فشردم و جدا شدیم برای همیشه. قطار حرکت کرده بود، در کوپه کناری که خالی بود نشستم، و تا ایستگاه بعدی گریه کردم.»_آنتون چِخوف...
عشقی که باعث بی خوابی یا گریه بشودعشق نیست.اگر عشقتان شبیه جنگ به نظر می رسد،بهتر است وقتتان را تلف نکنید._ناتاشا لان_از عشق گفتن_ترجمه ی مهسا صباغی...