سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
خود گمان دارد که بختش خفته است در بلاها حکمتی بنهفته است...
گمان کردم که پیوند من و خورشید شیدایی ستچو نزدیک آمدم، فهمیدم از دورش تماشایی ست...
من چه ساده امکه گمان میکردم اگر نباشم دلی برایم تنگ میشوداما حقیقت این است کهاگر نباشم فقط نیستمهمین....
خسته نمیشوم ز تو / خسته شدی اگر ز منخاطر تو گمان مبر / پاک شود ز یاد من...