سالها بعد وقتی دلیل تنهاییم را میپرسند صاف زل میزنم توی چشم هایشان و میگویم: من عاشق مردی بودم که موهایش به عشق دیگری جوگندمی شده بود !
کاش ممنوعه نبودی آن وقت آنقدر سیر در آغوش میکشیدمت... که یادم برود دوری ، که یادم برود نیستی ، تو نمیدانی اما فاصله میتواند از هر مخدری کُشنده تر باشد...
حتی همین تهرانِ تا تجریش آلوده عاشق که باشی آسمان محشری دارد...
از من به شما نصیحت ... اگر خواستید عزیزِ دلی باشید فقط وفادار بمانید به حریم دو نفره تان قدر بدانید دستان قفل شده اتان را بوسیدن های بی گاهتان را قدم زدن های بی مقصدتان را اولویتتان شانه های امن باشد و دستان گرم بعد ها خواهید فهمید که...
دلش به رفتن بود ... که دائم از نبودنش میگفت! دلش به رفتن بود ... وگرنه ، ماندنی ها از خداحافظی نمیگویند! ️️️
ترس دارد.... بی تفاوت شدن به آدمی که تا دیروز جهان تو بود...
ممنوعه ی من جان منی،میدانی؟