چه هوایی، چه نوایی، چه حریم باصفایی انگاری تا توی صحنی،توی آغوش خدایی...
و خدا گفت؛ سلام ای اهل زمین چه کسی غمگین است؟ چه غمی در سینه؟ چه کسی در بیشه ی تنهایی خود میرنجد؟ من به آغوش خدا محتاجم... نفسی بوسه زنم تا که دراین ریشه ی غم ریشه کند.... باشد که تو را مهر بورزد از عشق.... تو به آغوش...