همه عالم تن است و ایران دل
فردریش هگل : تاریخ جهانی با ایران آغاز می شود
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو
ایران زخم دیده ی غمگین، کمی بخند دف می زنم برای تو، با من دمی بخند
به پاییز بگید حاجی دیر اومدی ایران ما خیلی وقته برگامون ریخته