زمستان تن پوش سپیدی ست برای پوشاندن دلتنگی هایم
چشمان آبی تو دریای زندگی من ست همراه با عشق
عشق همان لحظه دیدار توست
گاهی آهی گاهی نگاهی
عشق یعنی ستوده ترین حس زندگی
جرم من عاشق شدنم بود و زندانم چشمان تو
لحظه خونین شدن قلبم یادت هست؟ وقتی که پنجه انداختی به رفتن