ای خوش آن عمر که در شغل محبت گذرد
از محبت خارها شاخ میشوند اون قدیم بود گل می شدند
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی با چون منی بغیر محبت روا نبود
لایق پرستش است کسی که در این بی مهری ها جانانه محبت میکند !
زنهار ! ز کس وفا مجویید که من دیدم همه را و آزمودم همه را
لایق پرستش است کسی که در این بی مهری ها جانانه محبت میکند
پدر با کوله باری از عشق و مهربانی و محبت قامتت الف بود دال شد
به تو افتاد محبت تو شدی جان و روانم
بهترین هدیه برای مادر محبت است
هرگز دل از محبت او بر نداشتم
محبت تنها جوشکاری است که دلهای شکسته رآ رایگان جوش میدهد.