قدمِ تازهای برداشتن ؛ این چیزی است که مردم بیشتر از آن میترسند !
من از مردم متنفر نیستم ، فقط حس بهتری دارم وقتی دور و برم نیستند ...
یک تن نیافتیم که بفهمد زبان ما همشهریاند مردم وُ ما در میانْ غریب!
تجربه نشون داده تو هر طور باشی، مردم طور دیگه ای فکر میکنند!
چنان مردم از بعد دل کندنت که روح من از خیر این تن گذشت
مردم همه از خواب و من از فکر تو مست