پرندهاى که مرده بود به من پند داد که پرواز را به خاطر بسپارم
شادمانی /گم شده است/کوچه ها/پُراز اندوه و دلتنگی/چقدر/در خیابان/مُرده ریخته است
مرا که کشت خدایا، دوباره زنده مگردان که مُرده طاقت جان کندن دوباره ندارد .