متن اشکهای پنهان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشکهای پنهان
تقلا می کنم هر شب که اشکم را بپوشانم
به یادت نیمه های شب چونان موج خروشانم
امیر حبیب وند
خبر که ندارید از اشکهایم و
بغضهایم،ای مردمان شهر
سرخاب برگونه و خنده بر لب وغم در درون
به گمانتان آدمی هستم با احساس مترسک
ولی بدانید قضاوت روزی پنجه بر گلویتان خواهد فشرد.
انباراشکها را دیده ای هرگز
به گمانم جاییست به مانند خانه مورچه ها
ذخیره دانی هست پر
و گاهی که دلشان بخواهد سرسره بازی میکنند
بدون حرفی و حدیثی
پشت سرهم می غلطند بر گونه ها
به گمانم آن وقتیست که جایشان دیگر خیلی تنگ است
طاقت بغضهای تلنبارشده هم...
متن خانه مورچه ها
متن تلخ و شیرین
متن دلتنگی عاشقانه
متن ذخیره ی احساسات
متن مخزن اشک
متن غمگین رمانتیک
در حال بارگذاری...