متن المیرا پناهی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات المیرا پناهی
همان طور که ماهی رااز آب بگیرید میمیرد
فرزند هم بی اغوش مادر میمرد …
ماهی را از آب نگیرید ….
نویسنده و روانشناس:خانم المیراپناهی درین کبود
گفتند از خدا چه می خواهی؟
جواب دادم:قبل مادرم بمیرم مرا آرزوی دگر نیست ز دنیا ……
دنیا بی مادرم آخرت است
نویسنده و روانشناس :خانم المیراپناهی درین کبود
خدایا غم دنیا را به جان میخرم …
اما غم را به عزیزانم نشان نده ….
نویسنده؛المیرا پناهی درین کبود
گاهی تمام یک دختر خلاصه میشود در قاب عکس غبار گرفته ……
به نام پدر
🌗
نویسنده و روانشناس:خانم المیراپناهی درین کبود
اصالت ب خون و ذات ادمیست …
ادا در آوردن بی شخصیتت میکند نه با اصالت ….
بی ادا با اصالت باشیم ..
نویسنده :خانم المیرا پناهی درین کبود روانشناس
کاش خاطره ها بگویند….
غریبه ی امروز همان آشنای دیروز است…
نویسنده و روانشناس:خانم المیرا پناهی درین کبود
رد نگاهش را در شعرهایم میگشتم..
مگر دیوانه هم می تواند شعر بنویسد غزل بخواند …..
نویسنده ، روانشناس :خانم المیراپناهی درین کبود
مشاجره همان دوست دارم قبل از مشاعره
است ….
نویسنده ،روانشناس:خانم المیراپناهی درین کبود
بیا در دیواره ی قلبت بنویسم دوستت دارم …
تا هرگاه کسی درش را باز کرد بخواند ضربان این قلب به نام دگریست….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود
گفتی شعرهایت را به نام من تگ کن
قلبم را به نام چه کسی تگ کنم
نویسنده و روانشناس :خانم المیراپناهی درین کبود
ت بوسه بر لب سوخته بزن
گر سوختی خاموش کردنش با من….
نویسنده:سرکارخانم المیرا پناهی درین کبود
خدایا به همه عشق دادی به ما امید
عشقی که امید نباشد را نمیخواهم….
زندگی بر عشق امید پابرجاست..
نویسنده:روانشناس المیراپناهی درین کبود
من وحشی را ،رام کرد غرور او……
نویسنده:المیراپناهی درین کبود
در غم فراق مادر گریستم باران
به احترام اشک هایم زانو زد….
چه غمی دارد فراق مادر باران را به زانو در آورد…..🌘
نویسنده و ،روانشناس:سرکارخانم المیراپناهی درین کبود
دلتنگی را با چه قلمی بنویسم تا پر رنگ تر شود بخوانی مرا
خسته ام از انتظار
….
نویسنده:سرکار خانم المیراپناهی درین کبود
شب شد خاطره هایت مرا به اغوش سردش کشید ….
پدرم جااانان🌘
نویسنده:خانم المیرا پناهی درین کبود
غرورم را در پی جااانان حراج کردم….،
بدنام شدن در پی او آرزوست…،،
نویسنده و،روانشناس :خانم المیرا پناهی درین کبود
بوسه باران میکنم
دل جانااانم را که بغض دارد در تمام شعرهایش
نویسنده:المیرا پناهی درین کبود
عطر تنت بوی مرا طلب میکند
……
نویسنده:المیرا پناهی درین کبود