تو بر می گردی همه چیز از نبودن تو حکایت می کند به جز دلم که همچون دانه ای در تاریکی خاک در انتظار بهار می تپید، تو برمی گردی، می دانم... آنتوان دوسنت اگزوپری
چرا غم زده بنشینم در انتظار بهار که نامی بیش نیست؟! بگذار برف ببارد و باران های ناگاه. ما را قلبی بهاری بس است در این سرمای جانکاه!!!
دولادولا خزیده بنفشه تا کرانه رود، چمباتمهزده نشسته بیتاب در انتظار بهار.