پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
محبوب من هیچ چیزی با شکوهی نسبت به اینکه قلب شما به من تعلق داشته باشد وجود ندارد ❤️...
چه با شکوهند ! اشک های مغروری که گره می خورند به تار و پود باران . . ....
شب هایممیتواند پایان باشکوهیداشته باشداگر تو ، بخیرشان کنی ... ️️️...
گاهی....از عشق هم؛باشکوه تر استبودن با کسی که خوب بلد استزخم هایت را ببوسد ...!️...
هر جا دیدی خدابا شکوه تحویلت گرفتبی شک بدانخرجش دعای مادر است...
پیراهنی از پروانهویلای لبِ دریا برایت نمیسازمیا خانهای که پلههای مارپیچشبه سرسرهای باشکوه ختم شونداما دستِ دریا را میگیرمو میکشانمشپشتِ پنجرهی همین آپارتمانِ اجارهایتا لالایگوی خوابهایمان شودتا صبح.تو زیباتر از آنی که خود راپشتِ پالتویی پنهان کنیکه صد سمورِ سیبریاییدر آن زنده زنده پوست کنده شده باشند.از پروانههای کلمات برایتهزار پیراهنِ رنگین خواهم ساختکه تنهابر تنِ تو برازنده باشند.نه حلقهی الم...
دنیا دیگر ظرافت نمیشناسد، نکته سنج نیست.آدمها نمیفهمند لحظه نشستن و برخاستن،نوشیدن یک لیوان آبیا باز کردن در یک قوطی توسط معشوقدر چشم عاشق چقدر میتواندباشکوه، پر هیمنه و زیبا باشد.اما برایشان مهم است که اسم معشوقشانچقدر دهان را پر میکند و چند دهان را میبندد.دنیا جای ژستهای تهی، لحظههای تهی،مردمان تهی و نیازهای بیپایه و امیال قلابی ست......
نیازی نیست برای توصیف بزرگواری یک خانم او را تشبیه به مرد یا شیر کنیماو به سادگی یک زن است/ باشکوه و باوقار !...