متن معشوق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات معشوق
تو را
تا مرزِ رویا
میخواهم هنوز
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آنها خوشترست
گفت آن شهری که در وی دلبرست
هرکجا باشد شه ما را بساط
هست صحرا گر بود سم الخیاط
هر کجا که یوسفی باشد چو ماه
جنتست ارچه که باشد قعر چاه
ای شعر و غزل ترانه یعنی خود تو مقصود من از زمانه یعنی خود تو
دنبال بهانه بودهام از سر شب صبح و سحر و بهانه یعنی خود تو
من واژه به واژه مست از بوی توام بشکفتن هر جوانه یعنی خود تو
شد روح ترانه از تو جاری به...
تو ماه هستی و
بوسیدنت
نمی دانی که
چه ساده
مرا هم بلند قد می کند...
در وصف دوست داشتنت باید بگم که :
صبح ، اول از هر چیزی، یاد تو توی دلم طلوع میکنه.
هنوز چشمامو کامل باز نکردم که دلم تورو صدا میزنه، انگار بیتو حتی خورشید هم رنگی نداره.
یه صبح بخیر از تو، برای من قشنگترین آهنگ دنیاست.
تو دلیل لبخندای...
گناه من چیست.؟
که چشمان تو، دل هر عابری را میبرد.
من صدات میکنم هوژینم !
هوژین میدونی این کلمه یعنی چی؟
یه کلمه کوردیه که یعنی " زندگیبخش"، یعنی تو برای من همون معنی رو داری. از وقتی که تو هستی، همه چیز برام رنگ و بوی دیگهای پیدا کرده. صدات که میشنوم، انگار یه جورایی زندگی توی رگهام جریان...
چه کرده چشم تو با دل،
که جز تو کس نمیبیند.
عشق را پیدا کند.
هر کس به چشمت زل زند.
زخمی تر از آنم، که زخمم تو نبینی.
اى که هم شاعر و هم زاهد و هم معشوقى.
اى که بال وپر وقبله و هم مسجودى.
من که هم معتدل وشاعر و هم مجنونم پی تو در کوچه هاى شهر سرگردونم مثل عشاق که در تاب و توان میگردن من پی تو در خیابان دلم میگردم
بلکه حتى...
در چشم مستم گم شده، زلف پریشان روی تو.
جز چشم تو در چشم من چشمی دگر به چشم نیاید.
قلب من خانه ے عشق اسٺ
وتو مهمان منـ ے
چشـم من روشـن ازاسمٺ شـده
چشمان منـ ے
حرفهایـت شــــده
آرامش هـر روز و شبـم
همچو پروانه ے عشقـ ے و
تو در جان منـ ے
مرا به سجده کشانده...
خیال چشم سیاهت...
درد و درمانم یکیست...
آن هم سیه چشمان توست...
دلتنگم و جز روی توام نیست قراری....
ای وصل به تو صبر و قرارم کجایی...؟
هوایم با تو شد حالا،
پر از مهر؛
نفس هستی و با تو،
می کشم دم.
دُردانه ی حسّ دلم ای جان و نفَس!
مِهرت، شده بهرِ عطشِ عاطفه بس؛
پیوسته تو هستی تپشِ خاطره پس:
جز تو، تبِ قلبم، نکند میلِ به کس.