جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
ریش هایم سفید شد دراین زمانه کاکتوسی...
امروز زمانه نوبت ماست...
دلتنگم و دیدار تو درمان منستبی رنگ رخت زمانه زندان منست...
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل استصراحی می ناب و سفینه ی غزل است...
ما به جرم ساده لوحی اینچنین تنها شدیممردمان این زمانه با دو رنگی خوشترند!...
افسردگی به خسته دلی از زمانه نیستافسرده آن دلی ست که از هم نفس گرفت...
گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست؟بالله که زنده بودن ما شاهکار ماست......
زمانه قرعه ی نو می زند به نام شماخوشا شما که جهان می رود به کام شما...