سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
بدون مژهبدون ابروبدون موتو هنوز هم زیباییبهارِ پاییزی«آرمان پرناک»...
هرکیبه چیزی نیاز دارددرد ، به درمانزخم ،به مرهمومن به توباور نداری،از شب و اشک بپرسحجت اله حبیبی...
جهنم دیده را بهشت خدا فقط درمان است...!...
عاشق فصل بهار و گل و سرو و چمنممن که دل باخته ی دلبر شیرین سخنمشاعرم شاعر باران و نسیم سحرمعطر گلزار و پراکنده به هر رهگذرمحس پاییزی من عشق شده همراهشو هزاران غم و اندوه شده در آهشعاشقی شور و شری خاص به دامن دارد عشق شرح دگری پیشِ تو و من داردحاصل عشق فراق است و غم و خون جگریمثلِ مجنون پی لیلا شدن و در به دریعشق دریاست و عاشق صدف دریاییستحال و روز دل عاشق همه جا رویاییستاز عشق،چه گویم که خدا می گویددل عاشق هم...
شبی تاریک و تارم، ماهِ تابانی نمی بینمبرای دردهایم دستِ درمانی نمی بینمهوایی شرجی و گرمم، پریشانم،عطش دارمولی در آسمان عشق، بارانی نمی بینمسوار بالهای باد می چرخم به هر سویینمیدانم چرا موی پریشانی نمی بینممثالِ خط پرگارم، به دور خویش میچرخمدر این دور تسلسل خط پایانی نمی بینممثال رودِ سرگردان و دور افتاده از دریاسرودِ آبشار و موج و جریانی نمی بینمنگاهم خیره بر در خشک شد تا اینکه برگردیولی جز بغضِ صاحبخانه مهمانی نم...
برای هر دردی دو درمان استسکوت و زمان...
بی تو بودن گاه زندان می شود مرگ با اندوه آسان می شود در علاج زخم روحم گفته اند:دردهایم با تو درمان می شود!▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
درمان دل ما نشود جز به تبسمعشاق تو بیمار همین طرز علاج اند...
عشقبی گمان عطر نفس های توست وسط این همه ویرانی و درد که تو تسکین غم ودرمانی...
مرا دردی است دور از تو، که نزد توست درمانش...
به داروها نیازی نیست وقتی که تو را دارم علاج خستگی هایم ،فقط آغوش درمانیست......
چندیست که از چهره ی خندان خبری نیستابری شده دلها و ز باران خبری نیستحالا که درختان همه سبزند و زمین سبز صد حیف که از فصلِ بهاران خبری نیستدلها همه پژمرده شد از سختی ایّامدر سینه ی پُر درد ز درمان خبری نیستدرگیر به اشعار و غزلها شده ایم وغافل که ز چشمان غزلخوان خبری نیستدر پیچ و خم کوچه ی تنهایی دنیاافسوس که از یاری یاران خبری نیستما را چه شده ؟باز چرا مُرده محبتاز رأفت و اندیشه و ایمان خبری نیستدل عاشق و دیوان...
فقط اشک ریختن را دلیل ناراحتی ندانید.. فقط اشک ریختن را دلیل درد داشتن ندانید.. فقط گریه را نشان درد ندانید.. گاهی باید ب عمق چشمان یکدیگر نگاه کنیم! چشم ها فریادهایی در سکوت دارند... فریاد هایی ک ب جای شنیده شدن فقط باید دیده شوند.. صدایشان را با چشم میشود شنید... ب چشم های یکدیگر نگاه کنید... شاید درمان درد یکدیگر بودید... نویسنده: vafa \وفا\...
دردها دارم و شاید که به درمان نرسدشب بلند است و قرار است به پایان نرسدبعد تو گم شدم از خانه و دنیا گم شدرود سرگشته شدم، ساحل دریا گم شدپنجره خسته شد از بازیِ بیهوده ی خودیک نفر با چمدان آن ورِ درها گم شدشعری مشترک از سیدمهدی موسوی و فاطمه اختصاری...
یا صاحب الزمان(عج)کرونا درد نباشد چو تو درمان داریمبه شفا یافتن از جانبت ایمان داریمشاعر: علیرضاسکاکی...
این همه نازِ تواِنگار مرا درمان استچه نیازی به طبیب است!تورا می خواهم...
پاییز شماره ی 99گرچه دلمرده و بی روحیگرچه تاریک و سردیگرچه به زمستان می مانیگرچه سرزمینم همه سرد و یخی شدهاما تو باشباش تا دلهای پر غصه راعلاج باشیتو بهانه ای باشبرای باران چشمهابرگ ریزت درمان استبه دلهای پردردمان......
معمولا ناکامی های درمان به خشم های جا به جا شده و فرافکنی های خنثی نشده ی مراجع نسبت به افراد زندگی اش برمیگردد، که بر روی درمانگر خالی میشود.هر فردی در درمان اگر بتواند به نوعی رابطه ی صمیمانه اش را با درمانگرش نگه دارد، رابطه های خارج از درمانش هم از پراکنندگی و آسیب پذیری دورتر میشوند.چون نگه داشتن صمیمیت یک مهارت است.مهارت مهارِ خشم و تبدیل آن به کلمات و جملات سالم بدون حمله و تخریب و بی ارزش سازی و یا قهر و سکوتِ کودکانه.مهارتِ ابر...
جهان بیمار و تب دار از هجوم ناامیدی هاست فقط آغوش تو درمان این حجم از تباهی هاست...
آفتاب من ،نیم نگاهی از تو کافیستتا سر ، بلند کندآفتابگردانِ پژمردگی های من...!مینا آقازادهپ . ن ۱ : برای اینکه سالهای سال دور هم جمع بشیم و از کنار هم بودن ، لذت ببریم لازمه تا اطلاع ثانوی متفرّق بشیم و این دوره از تبعید رو تا حدودی انفرادی سر کنیم . سخته اما از اونجاییکه انسان موجود باهوشیه می تونه خودش و با هر شرایطی وفق بده و یه مدت رو ناگزیر با تنهایی و ماسک و الکل زندگی کنهپ . ن ۲ : هزینه های بستری و درمان کرونا بسیار بالاس...
حافظ :به درمانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم؟...
نوش داروے لبت..️ سر تمام عاشقی ست !با همین اسرارخود را خوب ؛ درمان میڪنم !!...
بهزیستی و طرح درمان اعتیادTCطرح درمان اعتیاد اجتماع مدارTC ، یکی از خدمات سازمان بهزیستی کشور برای مددجویان نیازمند است. در این شیوه، دارو درمانی وجود ندارد و محور و هدف درمان، تغییر در شیوه زندگی و بازتوانی و توان بخشی در شخص بر اساس یادگیری اجتماعی و قواعد زندگی اجتماعی است. TCبرنامه درمانی درازمدت است که با نظام نظارتی قوی برای معتادان طراحی شده و به شکل کاملاً علمی جای گزین مراکز بازپروری پیشین در کشور گردیده است. از دید این نوع درمان، سم ز...
وقتی به خودمان اینفرصت را می دهیم که بی خیالهمه ی تنش ها شویم،بدن می تواند با استفاده ازتوانایی ذاتی اش خود را درمان کند!...
تکیه گاهم اگر تو باشیبه تمام ️تلخی های دنیالبخند می زنم و غمی ندارممنحنی لبخندت هزار درد را درمان میکند آرامشبا تُؤ معنا پیدا می کند....
بعضی از تنهایی ها درمان نداردپوک میکند...تکه هایی از وجودمان را حذف میکندبعضی از تنهایی ها فقط یک درمان داردکه باشدبیاید ، بماند...!...
این همه نازِ تو️اِنگار مرا درمان استچه نیازی به طبیب است! تورا می خواهم...️️️...
منِ حال خراب دلم فقط،تو را میخواهد...ساقیِ من،با بوسه ای درمان میکنی حالِ دلم را...؟!....
واقعا شتر بودن عجیبه !تصور کن داری تو گرما تو بیابون قدم میزنی و خار میخوری ، میری پشت یه تپه بشاشی یکم آروم شی!یهو یکی با پارچ میاد میگه داداش یکم شاشتو میدی ببرم تو خونه مریض داریم...
ندارم خواب آرامی مگر در کنج آغوشتبیا درمان بکن این شب نخوابی های دائم را...
خدای خوبم!در آستانه ی سال جدیدی ایستاده ایم،به مردم کشورم کمک کن،دستی به سر و گوش زندگی شان بکش،دردهایشان را درمان باش و دل هایشان را از همیشه شادتر کن...کاری کن که سال جدید برایمان،سال اتفاقات خوب باشد،بادهای بهاری،گرد امید و تعهد و عشق را همه جا پخش کنند و ابرها،همدلی، عافیت و مهربانی بر سر این مردم ببارند، آن قدر که انسانیت جانی دوباره بگیرد.کاری کن که سال پیش رو بهترین سال زندگی مان شود،سالی که تنها اشک جاری از چشم ها اشک شوق باشد،س...
درمان تبم، بوسه ای از توست که عمریستویروس ترین عشقِ تو افتاده به جانم...
دایی مَش اکبر راست میگفت :عشق درمان است ؛ درد را میکُشد و سرِ غصه را میبُرد. جوری که اشک عاشق شور نیست، شیرین است.روی زخم که میریزد، گز نمیزند، مورمور نمیکند، اصلاً همین که یکی انتظارت را میکشد، مزهی خونِ توی گلو را شبیه سکنجبین میکند !...
دلتنگم و دیدار تو درمان منستبی رنگ رخت زمانه زندان منست...
دست در دست مادرش آمد/در اتاق پزشک درمانگاهاشک در چشم مادرش لرزان/بغض مردانه ی پدر گهگاه---جای گیسوی دخترانه به سر/داشت یک شال سرخ بر دوششدر خیال محال مادری اش/یک عروسک درون آغوشش---دستبندی به دور دستش داشت/جنسش از چسب و جای سوزن بوددرد هایی که در وجودش داشت/بیشتر از توان یک تن بود---آخرین آزمایشش میگفت/کار درمان شکست خواهد خوردآخر این جنگ نابرابر را/سرطان خبیث خواهد برد---رفت و در آرزوی معجزه بود/مادرش زیر لب دعا میخواند...
گاهی اوقات دکترها تشخیص می دهند و عزرائیل درمان می کند....
دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیبعاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست...
درد من پول است و درمان نیز هم...
درد بر من ریز و درمانم مکن ...زانکه درد تو زِ درمان خوشتر است...
وقتی یک حیوان وحشی را در سیرک به حیوانی بیآزار مبدل میکنند ، آیا وحشی بودن آن را درمان کردهاند یا فقط آن را با توسل به تحمیل ترس و زخم و گرسنگی رام کردهاند ؟کلیسا هم دقیقاً همین کار را با انسان کرد : انسان را با زور و ترس و ... رام کرد و اسم این کار را بهبود بخشیدن و درمان انسان نهاد ، در حالی که انسان فقط ناتوان و بیمار شد ......
هنوز با همه دردم ، امید درمان استکه آخری بُوَد آخر ، شبانِ یلدا را ......
تنها ز تو دردی ماند ای مونس جان با منخواهم که نخواهم هیچ با درد تو درمان را...
- میگن زمان همه زخم هارو درمان میکنه...+ قلب های شکسته به این آسونی هادرمان نمیشن!تو درک نمیکنی......
دست و پا گر بشکند با نسخه درمان می شود!چشم گریان هم دمی با بوسه خندان می شود!سیل باران گر ببارد از نسیم صورتی!غم مخور با خنده ای از دیده پنهان می شود!...
دلتنگم و دیدار تو درمان من استبی رنگ رخت زمانه زندان من است!...
که هم دردی و هم درمانِ دردی!️️️...
با به هنجاری است که میتوان نابهنجاریِ ستُرگِ روحانی بودن را درمان کرد....
دلم یک یار میخواهد که همراهم شود عمریکه دردم را دوا باشد، که درمانم کند عمری...
آرزویِ دلِ بیمار مَنیصحتی ، عافیتی ، درمانی ......