یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
رفته رفته وقت ما دارد به پایان می رسدتا که عمری هست ناز یار را باید کشید...
یلدا شب چشمان توستیک عمر نگاهت کنموقت کم می آورم...
کسی که جرات هدر دادن ساعتی از عمر خود را دارد، ارزش زندگی را نفهمیده است....
ای خوش آن وقت که ما را دل بی غم بوده ست...
هرگز اجازه ندهید دیروز وقت امروز شما را بگیرد...
وقت تنگ استهمین حالا به آنکه دوستت داردبگودوستت دارم...