متن ترجمه زانا کردستانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ترجمه زانا کردستانی
[برف]
آدمی که بمیرد
در کفنی سپید میپیچندش.
طبیعت که بمیرد
زیر برفی زمستانی،
پنهانش میکنند.
خاک،
قدرت کوچ را ندارد،
این است، راز ماندن دائمی من،
در این سرزمین!
من و تو، زمین سبز و آسمان آبی هستیم
تو مست و خرامان در میانهی زمین و آسمانی
زمین سخت و آسمان دور!
و من گرفتار
مابین سنگ و بارانم.
جنگ از هم میپاشاندشان
ما جمعشان میکنیم.
جنگ زخمیشان میکند
ما درمانشان میکنیم.
جنگ همیشگیست و نفسگیر
جنگ بدهکار پستانک کودکان و خانههاست
من هم در پی یافتن، گمشدههایت
زمین و زمان را جستجو میکنم
تا مبدلت کنم، به همان آدم پیش از جنگ...
میگویند: اعتیاد بلاییست خانمانسوز!
مرگآور است،
هیچکس توان خلاصی از آن را نیست.
هرکس به هر طریقی مبتلا شده است،
مرده است...
یکی با مزهاش،
یکی با رنگش،
یکی با بویش،
من هم با تو...