متن تنها محمد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تنها محمد
درد من این است
آنقدر دوستت دارم، که اگر بگویی:
فراموشم کن!
نمی توانم دلت را بشکنم!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
الان فهمیدم که با رفتنت ضرر نکردم،
فقط ضرری از دستم رفت!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
خودم را کشتم و اما نتوانستم
در چشم تو از پول، ارزشمندتر باشم.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
دلیل پرواز من،
نداشتن بال نیست،
نیامدن توست!
شعر:تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
مشکل نقاب این است
چون قیافه ی واقعی تو نیست
ممکن است دیر یا زود بیافتد!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
ماندن با کسی
که هزار رنگ و رو دارد
هزار بار بی حرمتی به خود است.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
برکات خداوند زیاد است
چنانکه رزق و روزی دل درمانده ام را
پر کرده از وجود تو!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
برایت نوشتم: اگر من بمیرم، از من یاد خواهی کرد؟!
از آن زمان با خود می اندیشم اگر تو بمیری،
منِ مرده، چگونه یادت کنم!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
بنگر که وسایل فراموش کردنت
چقدر ساده و زیاد است:
مرده شور و
تابوت و
یک متر زمین!
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
هر روز میان غم و غصه ی نبودنت،
سخت تر از آنان می میرم
که در حوادث مرده اند.
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
نمی دانم جای خالی تو را،
به چه چیز تشبیه کنم،
اما خوب می دانم
با هفت میلیارد انسان و
تمام ستارگان هم پر شدنی نیست.
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
حتی با فراموش کردنم،
یاد نمی گیرم،
فراموش کردنت را.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
گوڵفرۆشه که پێشنیاری کرد
بیر له دیاریه کی تر بکه مه وه بۆت،
به زیاده مەسره فی ده زانی گوڵ بۆ گوڵ بکڕم!
◇
گل فروش به من گفت،
گل برایت نخرم!
-: گل برای گل خریدن، اسراف است!
شعر: برگردان:
زۆر خۆشم ویستی و زوور له ده ستم دایت
ئێستا ئامۆژگاری ئه و دۆکتوره م دێته وه یاد که وتی:
خواردنی ده رمانی زۆر، نه خۆش چاره سه ر ناکات
نه خۆش ده کوژێت!
◇
بسیار دوستم داشتی و زود هم فراموشم کردی!
یاد نصیحت دکتری افتادم، که می گفت:...
ئه گر نه مرم
له پیری دا، بۆت ده سه لمێنم،
که هیچ دارێک ناتوانێت وه ک من
بۆت ببێت به گۆچان!
◇
اگر نمردم
وقتی پیری شدی، به تو اثبات خواهم کرد
که شاخه ی هیچ درختی همچون من
برایت عصا نمی شود!
شعر: برگردان: