متن حسین صالحی

👌شعردوبیتی پندیات

دلا تا میتوانی زندگی کن
به هرکس میرسی مردانگی کن
مخور غم که چرا این شد چرا آن
به هر لحظه خدا را بندگی کن

شعراز:حسین صالحی

👌زبانحال حضرت زینب(س)
درمصیبت امام حسین(ع)

خودم دیدم حسین را سر بریدند
برای کشتنش خنجر کشیدند
خودم دیدم چطور از رویِ کینه
نشسته شمرِ ملعون رویِ سینه
دویدم تا بگیرم خنجر از او
رسد دستم مگر بر خنجرِ او
خداوندا چه کردند با گلِ من
ندارد طاقتِ دیدن دلِ من...

👌رباعی

آنکس که ترا ندیده باشد کور است
ازخانه تو تا به دِلش رَه دور است
آن کیست که انکارِ خدا را بکند
آنکس که بگوید که جهان بی نور است

شعراز:حسین صالحی

👌رباعی

مهدیِ فاطمه دنیا به او می بالد
دیر یا زود ندانیم ولی می آید
ظلم و جور از همه جا رخت دگر بربندد
عدل و قسطی که توخواهی همه جا می ماند
شعراز:حسین صالحی

👌نوحه شهادت حضرت رقیه(س)

من کنون اندر خرابه بیقرارم ای پدر
کن نگاهم ای پدر
رفته ازمن طاقت و صبر و قرارم ای پدر
بین چه زارم ای پدر
توخبرداری چگونه روزهایِ من گذشت
صبرِ من ازحدگذشت
روزگارِ من شده مثلِ شبِ تارم پدر
اشکبارم ای پدر
من گمانم این...

👌غزلِ راهِ شهداء

دیگرنتوان گفت که ما مردِ نَبَردیم
راهِ شهداءنیست ازاین راه که رفتیم
کارِ شهدا تکیه به الله فقط بود
ایمان به خداکم شد و وابسته یِ خَلقیم
ظاهرهمه خوب است ولی نیتِ ماچیست؟
با اسمِ شهیدان چه مراسم که گرفتیم
عکسِ شهدا را به خیابان زده ایم...

👌شعردوبیتی

دلا تا کِی چنین آواره باشی
میانِ مسجد و میخانه باشی
یکی را برگزین آرام گیری
که با وی یک دل و یکخانه باشی

شعر از:حسین صالحی

👌نوحه حربن یزید ریاحی

حُرّم پشیمان آمدم ازبهرِ قربان آمدم
...
رحمی نما بر من حسین
ای تو ضیاءِ مشرِقِین
ای تو نبی را نورِعین
از رویِ ایمان آمدم
...
حُرّم پشیمان آمدم از بهرِ قربان آمدم
...
من ره به رویت بسته ام
رحمی نما شرمنده ام
رویِ نیاز...

👌نوحه شهادت مسلم بن عقیل
یاحسین کوفه نیا رحمی نما بر اصغرت
زاده زهرا نیا شرمنده ام از اکبرت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
کوفیان غیرت ندارند میشوی تنها حسین
یا شوی کشته زجورِ تیغِ این اعداء حسین
عهدِ خود را کوفیان درساعتی بشکسته اند
تونیا شرمنده گردم از...

👌نوحه سینه زنی حضرت علی اکبر(ع)

علیِ اکبرِ من علیِ اکبرِ من
پسر رفتی دلِ من را شکستی
پسر رفتی دو دستم را ببستی
خدا داند که عمرِمن توهستی
چرا چشمِ خودت رویم تو بستی
علیِ اکبرِ من علیِ اکبرِ من
علی جان میوهِ قلبم توبودی
دلِ من را به...

ای جانِ من جانانِ من رفتی چرا آخر بگو
ای روحِ من ریحانِ من رفتی کجا آخر بگو
من بی تو تنها چون کنم ازمن چه دیدی رفته ای
از گریه چشمم خون کنم چیزی نگفتی رفته ای
****
تو راحتِ جانم بُدی آخر چه شد که رفته ای
تو...

👌شعرمثنوی ایران
ایران چه اسمِ ناب دارد
چه مردمِ کمیاب دارد
ایران سراسر افتخار است
در مرزهایش اقتدار است
مهدِ شهیدانِ دلیر است
همواره با ظلم درستیز است
درعلم و دانش کم نظیر است
چون کشورِ خواجه نصیر است
ما بوعلی داریم و رازی
شیخِ مفید داریم و قاضی
حیف...

👌شعر دوبیتی دعای سفره
بده برکت خدایا خانه ما
خوشی باشه در این کاشانه ما
ببخش اموات ما را از ره لطف
محبت باشه در این سینه ما
شعراز:حسین صالحی

👌مثنوی
بشنواز نی ناله جانسوزِ او
ازغریبی وزغمِ دلسوز او
کز نیستان تا جدا کردند مرا
با غم و درد آشنا کردند مرا
ناله ها دارد بگوید از فراق
شرح خواهد داد دردِ اشتیاق
هرکسی بشنیده سوزِ ناله اش
گشته شیدایِ نی و هم واله اش
ماهمه چون نی به...

👌شعر گاو وشتر
بگفتا یک شتر را ماده گاوی
چرا شاخی چنین زیبا نداری
بگفتا شاخِ تو خوب است اما
چه بهتر تشنگی طاقت بیاری
بدان درشکلِ خود سهمی نداریم
اگرکه خالقت رامی شناسی
توبرعیب کسان چشمی فروبند
توهم عیبی بدین اندازه داری
خداهرکس به شکلی آفریده
نباید عیب برشکلش...

👌شعردوبیتی
الهی این دلم را شاد گردان
مرا ازهرچه غم آزاد گردان
دری بگشای رزق و تندرستی
خرابیِ دلم آباد گردان

شعراز: حسین صالحی

👌شعرغزل به نام داغِ جدایی
روزها رفت ولی داغِ دلم سرد نشد
چهره و رویِ تو ازخاطرِ من طرد نشد
آه مادر چه غریبانه زِ من دور شدی
مرهمی پیدا بر این زخمِ پر از درد نشد
چندسالی است که ازفوت شمامی گذرد
لیک مرهم برچنین ناله شبگرد نشد
داغت...

👌غزلی درباره پدر
پدر یعنی امید و زندگانی
پدر یعنی چراغ و روشنایی
پدر یک نعمت بی انتها است
پدر یعنی اگرخواهی توانی
اگرخواهی شناسی دوستی را
پدر یعنی حمایت مهربانی
همیشه درتلاش ورنج باشد
پدر یعنی تلاش و جانفشانی
برای بچه هایش درتلاش است
پدر یعنی درک و قدردانی...

👌غزل
دوش درمسجدِ ما نوحه جانسوزِ توبود
ذکری از رنج و غمِ خواهرِ دلسوزِ توبود
همگی سینه زدیم بهرِعزایِ تو حسین
دلِ ما سوخته از قصه پرسوزِ تو بود
هرکسی ازغم تودردلِ خود دردی داشت
یاحسین و یاحسین ذکرِجگرسوزِ تو بود
نوحه خوان ها درغمت نوحه به لبهاداشتند
هردلی سوزان...

👌شعر دعای سفره
الهی سفره مون رنگین بگردان
الهی کامِ ما شیرین بگردان
ببخش امواتِ ما را از رهِ لطف
محبت را تو بیش از این بگردان

شعراز:حسین صالحی

👌شعردوبیتی درباره ظهور
اگر یک روز از دنیا بماند
بِدان مهدی گلِ زهرا بیاید
شَوَد اسلام در عالم فراگیر
اگرچه دشمنش این را نخواهد

شعراز:حسین صالحی

👌ترانه محلی مازندرانی درباره دِتَر(دختر)
دِتَر ناز و دِتَر ناز
دِتَر مَحرمِ مِه راز
دِتَر تمومِ احساس
دِتَر عطرِ گلِ یاس
دِتَر طوطی و بلبل
دِتَر یک دسته گل
دِتَر همدمِ بابا
دِتَر محرمِ بابا
دِتَر قوری و سَموَر
دِتَر سَرو و صَنوبَر
دِتَر برکتِ خونه
دِتَر مِه عِشق و...

👌شعررباعی
امشب زِغمت شامِ غریبان دارم
صد ناله و افسوسِ عزیزان دارم
ازبس که کنم گریه برایت امشب
راهی به سرِکویِ طبیبان دارم
شعراز:حسین صالحی

👌شعررباعی
دانی که چه روزی زِ جهان خواهی رفت
گر پیر شوی یا که جوان خواهی رفت
خوش باش و ببرلذتِ این لحظه عمرت
روزی رسد از نزدِ کسان خواهی رفت
شعراز:حسین صالحی