متن ظهور

حضرت مهدی
ای منتقم آل عبا حضرت مهدی
ای حامی خون شهدا حضرت مهدی

مائیم و هواخواهی آن یوسف بازار
همراه و معین الضعفا حضرت مهدی

ای بیرق انصاف و عدالت سر دوشت
ای شوکت آئین خدا حضرت مهدی

تو وارث نوح و ید و بیضای کلیمی
عیسی نفس و...

در نوبتی دوباره دلم را مرور خواهم کرد
از غم به هر بهانه ممکن عبور خواهم کرد

حتی اگر همه راه ها مسدود شده باشد
در آسمانی دیگر راه دیگر جور خواهم کرد

بهار دیگری در زندگی ام سبز خواهد شد
که با هر شکوفه آن حس غرور خواهم کرد...

بگو با خستگان ، صبح سعادت سر زد از خاور
مشام جان معطر می شود ار نکهت دلبر
سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا
تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر
خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن
که ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر

جهان سرد روحم

ظهور تو را

انتظار می کشد...

👌شعردوبیتی درباره ظهور
اگر یک روز از دنیا بماند
بِدان مهدی گلِ زهرا بیاید
شَوَد اسلام در عالم فراگیر
اگرچه دشمنش این را نخواهد

شعراز:حسین صالحی

در هوایی
که هوای او نبود

فریاد زد کجایی
و صدای او نبود

جهان سرد روحم
ظهور تو را
انتظار می کشد...

جهان سرد روحم
ظهور تو را
خمیازه می کشد

جهانم سرد
روح م
کدام ظهور را
خمیازه می کشد...؟؟

زیر شعرم بنویسید بهار آمده است
غزلم در شعف و شوق نگار آمده است

به دلم گهگداری غم و گه خنده نشست!
دل ما با همه، امسال کنار آمده است

سال سختی و مشقت بنویسید.. تمام!
بنویسید به پایان شبِ تار آمده است

پُرِ عشق و پُرِ امید شویم ،...

سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت ای گل زهرا
به خدا حاجتی ندارم

ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
ولادت حضرت مهدی (عج) مبارک باد

قدم هایت بوسه گاه چشم هایمان ای گل نرگس
جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور می پیوست
میلاد نرگس پنهان گرامی باد

گلها همه با اذن تو برخواسته اند

از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل، بی شک

اول فرج تو را از خدا خواسته اند



نوروز مبارک باد

امشب حسن (ع) اول شب یتیمی را با گریه می‌گذراند؛ حسین (ع) عزا گرفته است؛ بعد از زهرا (س) زینب (س) خانم خانه است... امشب مهدی (عج) شب زنده‌دار است... و همه منتظر ظهور او هستند تا بیاید و لااقل یک دانه شمع بر سر قبر زهرا بسوزاند...

در حیاط
شاخه های *ظهور*
قد کشیده اند
مادر می گوید
بیا خوشه ها را
له کنیم

مادر تمام زندگیش
سجاده ایست گسترده

در آستان وحشت دوزخ

مادر همیشه در ته هر چیزی

دنبال جای پای معصیتی میگردد

و فکر میکند که باغچه را کفر یک گیاه

آلوده کرده است .

مادر تمام روز دعا میخواند

مادر گناهکار طبیعیست

و فوت میکند به تمام گلها

و فوت...