بی نظیری،هیچ کس حتی کمی مثل تو نیست عشق اول! عشق آخر!گنج نایابم تویی
لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلان پر از مستی و راز و شوق هستی روح ایمانم!
چشم تو معدن زیبایی و آرامش و راز عاشقم، عاشق چشمان تو ای حضرت ناز
حضرت یار! اجازه ست دچارت بشوم؟ دوست دارم همه ی دار و ندارت بشوم بعد تنهاییِ یک عمر زمستانِ سیاه رویش عشق شوم،فصل بهارت بشوم حضرت جاذبه! مجذوب حیائت شده ام تو چه کردی که چنین محو وقارت بشوم؟ وارث دلبری از لیلی و شیرین شده ای به فدای خودت...