سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
بی نظیری،هیچ کس حتی کمی مثل تو نیست عشق اول! عشق آخر!گنج نایابم تویی...
منآدمِ دیر رسیدن بودمآدمِ دوست داشتن هاىِ دست دومآدمى بودم که هر کجا پا میگذاشتم،یک نفر قبل از من،قولِ ماندن داده بود و رفته بود...که دوستت دارم راهر مدل به زبان مى آوردم،هزاران بار با گوشش بازى کرده بودهر کدام از گل هاى شهر را برایش میچیدم،هیچکدام برایش تازگى نداشتهر عطرى برایش میزدم،بویش،مشامش را قبلاً پُر کرده بود!هر بار به بهانه اى فاصله میگرفتم تا ارزشم را بسنجم،اما براىِ همیشه از دستش میدادم!من همیشه برای رسی...
از دست دادن؛ بار اول کشنده است. اما اگر زنده بمانی؛ بار دوم غم انگیز می شود. بار سوم ناراحتت کننده؛ و بار چهارم، در یک تکان دادن سر به چپ و راست؛ خلاصه می شود....
عشق اول هیچوقتفراموش نمیشه اما اون عشقی که حسرتش تا ابدرو دلت میمونه عشق آخره :)...
دلم میخواست چون پروانه ای دورو برت بودمو یا شاید نگینِ ساده ی انگشترت بودمنگاهم میکنے دنیا شبیهِ چشم های توستچه میشد صاحبِ آن چشمهای محشرت بودم؟صدایم میزنے انگار میخندد خدا امّاصدایم میزنے خواهر،چه میشد همسرت بودم؟تورا دیدم که روی مادرت را بوسه مے دادیبه فکرم زد دوباره کاشکے من مادرت بودمنشد پروانه ات باشم، نشد دُردانه ات باشمفقط در خواب خود دیشب من عشق آخرت بودم...