متن دلنوشته های ماریا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته های ماریا
طو را جوری دوست دارم ک
اگر ی روز بخوام از آدما فاصله بگیرم یا ازشون دوری کنم با خودم میبرمت ۔
جوری دوستت دارم ک هیچ وقت از بقل کردنات ،نوازشات ،حرفات ،صدات ،فرم نفس هات ، هر چیزی ک مربوط ب طوئه،خسته نمیشم ۔
جوری دوستت دارم ک...
سیمای کودکانه ات تمام وجودم را پر از کلافه گی میکند
چشمانی مهربان
صورتی خندان و احساسی پر از لذت در اوج
وقتی کنارت نشسته بودم بوی عطر تنت به مشامم میرسید و من را غرق در بودن خود میکردی ۔دستان لطیفم را به آغوش دستان مردانه ات میکشیدی ۔ حس طو ،فرم نفس هایم را جلا میدهد
طو سکوت لابلای حرف های منی
از حرف هایم آنچه نمیگویم طویی
مثل شاتوت های خانه پدری
پر از اضطراب افتادنم
با هیچکسم میل سخن نیست
ولیکن
طو خارج از این قاعده و فلسفه هایی
طو که هیچکس نیستی
طو همانی ک دلم لک زده
لبخندش را
نفسم بند آمده
قلبم درون قفس گیر کرده
قفسی ک درهایش باز است
قفسی طلایی جذاب
قلبم ضربانش را آنقدر بالا میبرد ک یک وقتهایی هوای قفس تمام میشود
انقدر هوای قفس مسموم و بی طعم است ک لحظه ایی ماندن در قفس را ترجیح نمیدهم