متن شاتوت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شاتوت
میگوی آمده ای تا شاتوت نوبرانه ام دهی
تا شفا از دستانت عاریه بگیرم
ومنه بیتابِ شاتوتِ سینه ات ،را غبطه میخورم
من شاتوت سرخ لبانت را بایسته ترم
تا میوه ای که سرخی میدهد و زردی میبرد
من هوس چشمانت را به زبانه کشیدن میخواهم
التماس طلب از کمرگاهت...
پویا شارقی بروجنی
شاتوت نوبرانه من از
باغ پیرهن
بردم شبی که چشم تو
درخواب ناز بود
گل کرده بود
نسترن سرخ برلبت
من بردم آنچه درد مرا
چاره ساز بود
علی مولایی
مثل شاتوت های خانه پدری
پر از اضطراب افتادنم
در حال بارگذاری...