چهارشنبه , ۱۹ بهمن ۱۴۰۱
تاول پاهای رفتگر پیر،وُزخم و زگیلِ دست هایش قصه ی دوستت دارم رابا دو قرصِ نان- به خانه می بردتا،،،هر شب همسرش با پاشوره ای از عشق، التیامش دهد! زانا کوردستانی...
رویاهایم را دیشب گذاشتم پشت دربیچاره رفتگر چه بار سنگینی دارد امروز......