پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
وقتی نخِ امیّد تو پوسیده ،بی تردیدذوقی به قدر یک سر سوزن نمی ماندرضا حدادیان...
آدم چه بلاها که سر خودش نمى آورد...همین از دور نگاه کردن را میگویم...آخرش که چه؟ قایمکى تماشایش کنى و هزار تا سوزن از چشمانت بریزد روى قلبت تا رد شود و برود...؟ چه بلاها که سر آدم نمیاورند با این رد شدن و رفتنشان......
یادش به خیرمادر بزرگ را می گویمهنوز نخ می کندسوزن رابا چشمان من...
امسال از همیشه پاییزتر استانگار کَسی در قلبمسوزن فرو میکندمیسوزد،تیر میکشد...صدایش در نمیآید...
انصاف نباشد که در این شهر درندشتضرب المثل *سوزن در کاه* توباشی...