زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
اشعار زیبا
اشعار ناب رضا حدادیان
منی که جاده شدم تا به زیرِ پات بیفتم
عبور می کنی ازمن،بدونِ هیچ درنگی.
رضاحدادیان۱۴۰۳/۱۰/۱۰...
متن رضا حدادیان
شکسته قفل قفس را کبوترِ دلم، امّا
نمانده است برای من آسمانِ قشنگی
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۱۰/۱۰...
متن رضا حدادیان
زده ست پل دلم از کودکی به مقصدپیری
جوانی ام شده پرپر،نمانده آبی و رنگی
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۱۰/۱۰...
متن رضا حدادیان
شده ست خالی دریایِ پرتلاطمِ خورشید
به روی ساحلِ شب،مانده است نعشِ نهنگی
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۱۰/۱۰...
متن رضا حدادیان
دوباره قصّه ی پاییزو باغِ مرثیه رنگی
نمی زند به دلِ من نگاهِ پنجره، چنگی
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۱۰/۱۰...
متن رضا حدادیان
دوباره قصّه ی پاییزو باغِ مرثیه رنگی
نمی زند به دلِ من نگاهِ پنجره، چنگی
شده ست خالی دریایِ پرتلاطمِ خورشید
به روی ساحلِ شب،مانده است نعشِ نهنگی
زده ست پل دلم از کودکی به مقصدپیری
جوانی ام شده پرپر،نمانده آبی و رنگی
شکسته قفل قفس را کبوتر...
متن رضا حدادیان
تقدیر، گِرد چشم تو مژگان گذاشته ست
پرچین گذاشته ست، نگهبان گذاشته ست
یکباره تا به دام بیفتد غزالِ دل
بر چانه ی تو چاهِ زنخدان گذاشته ست
تا عابرِ غروب،دلش وا شود دمی
عمریست پشت پنجره گلدان گذاشته ست
با شال و با کلاه زمستانی اش، درخت
سرروی...
متن رضا حدادیان
وقتی تو باشی تکیه گاهم،مِثلِ فرهاد
از ریشه خواهم کند کوه بیستون را.
رضاحدادیان۱۴۰۳/۸/۸...
متن رضا حدادیان
کنجِ قفس در اشکِ غمگینِ کبوتر
تا کی ببینم آسمانِ واژگون را؟
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۸/۸...
متن رضا حدادیان
بازنده ی بازی نخواهم ماند،روزی
رو می کنم دست جهان بدشگون را
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۸/۸...
متن رضا حدادیان
بگذار تا لب وا کنم! فوّاره باشم
بیرون بریزم جاروجنجال درون را
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۸/۸...
متن رضا حدادیان
سرمی کشم چشم تورا،جام جنون را
دیگر نمی خواهم ببینم چندوچون را
رضا حدادیان
۱۴۰۳/۸/۸...
متن رضا حدادیان
آوار شد روی سرم سقف جهان انگار
با دیدن دست تو در دست کسی دیگر.
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
تعویض تنگ ماهیان چیزیست مانند
نقل مکان از محبسی به محبسی دیگر
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
دست ار سرم بردار، ای عقل بلا تکلیف
با من مگو از جنگ و از آتش بسی دیگر!
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
پاییز در راه است و از آغوش گندم زار
چیزی نخواهد ماند،جز خار و خسی دیگر
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
افتاده در چشمان تو عکس کسی دیگر
حیرانی آئینه ی دلواپسی دیگر
رضاحدادیان۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
یافت پایان شعر من هرچند، امّا تا اَبَد
با دلم پایان ندارد گفتگوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
می شود پَسکوچه ی پاییز از آواز پُر
می زند پَر تا نسیمی از گلوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
بس که مِی نوشیده از چشمانِ مستِ آینه
تکیه بر دیوار دارد ،ماهروی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
نیمه شب، برده به سمتِ آسمان دستِ قنوت
تا اجابت گردد آخر آرزوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
تا گره وا می شود از گیسوی بانوی باد
می شود آغاز، شرحِ مو به موی پنجره
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
در نگاهم چشمه ی خورشید دارم، سالهاست
پر شده از آفتابِ من ،سبوی پنجره رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
غنچه،غنچه پشت شیشه مانده گلدانِ دلم
خنده های او گرفته رنگ و بوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
اَبر آهِ من شبیه پرده روی پنجره
نقش بسته تا نریزد آبروی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷...
متن رضا حدادیان
باید قبول کرد که پای همین غزل
خالِ لبِ تو نقطه ی پایان گذاشته ست
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۹/۷...
متن رضا حدادیان
شاید که بوی پیرهنت را شنیده است
باد این چنین که سربه بیابان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷...
متن رضا حدادیان
در استکانِ غنچه، عروسِ خیالِ من
چایی برای حضرتِ مهمان گذاشته ست
رضاحدادیان۱۴۰۳/۹/۷...
متن رضا حدادیان
با شال و با کلاه زمستانی اش، درخت
سرروی شانه های خیابان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷...
متن رضا حدادیان
تا عابرِ غروب،دلش وا شود دمی
عمریست پشت پنجره گلدان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷...
متن رضا حدادیان
ادامه