رد پایم را برف می پوشاند رد اشک هایم را بگیر بیا که سوز تب فراق تو کشنده تر از سوز سرماست مجید رفیع زاد
میان این زمستان درون برف و باران من سینه سرخه ام یک سینه سرخ پَر می کشم روی برف ها سوز سرما سینه ام را می سوزاند پر و بال ام را تند باد می شکند درون قرنیه ی چشمان من بهار سر سبز شعله می کشد وقتی سرخی را...