پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
خورشید عالمی و جهانی به انتظارسر کن شب سیاه جهان را...طلوع کن سجاد یعقوب پور...
می نوشم تو را️جرعه جرعه از فنجان صبحبا عطر ملیح نگاهتو قند صیقل خوردهٔ لبهایتطلوع کن که تو را مبتلا شدم....
چشم باز کن به عشق توروز دیگری را آغاز کرده ام بتاب بر منطلوع کنتا رویاهای نیمه شبمدر آغوشِ گرم تو تعبیر شوند... ️️️...
طلوع کن میان لبهای سردمتا پاشویه کنمچشمهای تبدارت را!کنتراستسرد و گرمی داردلبهای سرد منبا هارمونی چشمهای گرم تو!...