یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
تو باعث زایش گل خورشیدیتا صبح ز باغ زندگی گل چیدیتو گرچه شبی ولی سپیدی یلدایادآور شادی و صفا چون عیدی...
تو گرچه بلندی و سیاهی یلدایادآور خاطرات و آهی یلدا تشبیه تو را کنم به گیسوی نگارپر پیچ و سیه ولی،تو ماهی یلدا...
دس به دسأدأم پئییز رأشیراش دارؤنصف دبۊستنرا دیمأ یالمنگأ فرشبرگردان:دست در دست جاده ی پاییز نهاده ام/درختان راش/به صف ایستاده اند/کنار راه/فرشی از رنگین کمان...
باد گرم وزیدن گرفتماسکهای کاغذیدر آسمانبه پرواز در آمدنددلهای ماآتش گرفت(داغ شد)کرونا مُرد!...
ای شهسوار عاشق ققنوس سان ما وی بلبل نغمه سرای خوش بیان مابا ربنای تو همه رفتیم تا فلک !بر تر ز لحن تو نیامد در زمان ما...
گفتند رفته ای ولی باور نمیکنمای مونس و فرمانروا ، آرام جان ماهستی همیشه ساکن قلب شکستگان حتی اگر روزی نباشی در میان ما...
طلوع کن میان لبهای سردمتا پاشویه کنمچشمهای تبدارت را!کنتراستسرد و گرمی داردلبهای سرد منبا هارمونی چشمهای گرم تو!...
ایکاش عاشقانه با من بمانی ای عشق تو در هوای عشقم من در هوای عشقت!...
در تاریکی نشسته بودمدر خودم فرو رفته بودممانند مرغی کهنیوکاسل گرفته!تکان دادنور آسمانی تومرا...